محل تبلیغات شما

کتابخانه آیه الله خامنه ای شهرستان زرند



20جمله از مقام معظم رهبری درباره عزاداریشهادت حضرت سیدالشهداءعلیه السلام

 در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرتسیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بیستجمله‌ی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را منتشر کرد:

 
درزندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌هارا تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است۱۳۷۱/۱۱/۰۶

 تحقیقاً یکی از مهمترینامتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار ازخاطره عاشوراست۱۳۷۳/۰۳/۱۷

 یکی از بزرگترین نعمتها،نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّمونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست1373/۰۳/۱۷

 قدر مجالس عزاداری رابدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برایایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام،خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند۱۳۷۳/۰۳/۱۷

 در ماه محرم، معارف حسینیو معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیانکنید۱۳۷۲/۰۳/۲۶.

 اگر برای ذکر مصیبت، کتابنَفَس المهمومِ» مرحوم محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آوراست و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه ومی دارد که ما به خیال خودمان،



علی اکبر برای تو تنها یک برادرزاده نیست . تجلی امیدها و آرمان های توست . تجلی دوست داشتنهای توست . علی اکبر پیامبر دوباره توست . نشانی از پدر توست. نمادی از مادر توست. علی اکبر برای تو التیام شهادت محسن است . شهید نیامده . غنچه پیش از شکفتن پرپر شده 
شهادت محسن اولین شهادت در دیدرس تو بود. تو چهار ساله بودی که فریاد مادر را از میان در و دیوار شنیدی که محسنم را کشتند» و به سویش دویدی.
شهادت محسن بر دلت زخمی ماندگار شد . شهادت برادر در پیش چشمهای چهار ساله خواهر. و تا علی اکبر نیامد این زخم التیام نپذیرفت . اکنون این مرحم زخم توست که به خون آغشته شده است . اکنون این زخم کهنه توست که سرباز کرده است.
دوست داشتی حسین را دمادم در آغوش بگیری و بوی حسین را با شامه ی تمامی رگهایت استشمام کنی . اما تو بزرگ بودی و حسین بزرگتر و شرم همیشه مانع می شد مکر که بهانه ای پیش می آمد ؛ سفری , فراق چند روزه ای , تصلی مصیبتی و . تو همیشه به نگاه اکتفا می کردی و با چشم هایت بر سر و روی حسین بوسه می زدی.
وقتی علی اکبر آمد میوه بهانه چیده شد و همه موانع برچیده .
حسین کوچکت همیشه در آغوش تو بود و تو می توانستی تمامی احساسات حسین طلبانه ات را نثار او کنی.
از آن پس, هر گاه دلت برای حسین تنگ می شد , بوسه بر گونه های علی اکبر می زدی.از آن پس علی اکبر بود و دامان مهر تو . علی اکبر بود و دستهای نوازش تو ,  علی اکبر بود و نگاه های پرستش تو و . حسین بود و ادراک عاطفه تو . 
و اکنون نیز حسین بهتر از هر کس این رابطه را می فهمد و عمق تعزیت تو را درک می کند .
دلت می خواهد که طاقت بیاوری , صبوری کنی , و حتی به حسین دلداری بدهی 
اما چگونه ؟ با این قامت شکسته که نمی توان خیمه ی وجود حسین را عمود شد . با این دل گداخته که نمی توان بر جگر حسین مرهم گذاشت
اکنون صاحب عزا تویی چگونه به تسلای حسین برخیزی ؟ 
نیازی نیست زینب , این را هم حسین خوب می فهمد .
 وقتی پیکر پاره پاره علی اکبر به نزدیکی خیمه ها می رسد و وقتی تو شیوه کنان و صیحه ن خودت را از خیمه بیرون می اندازی , وقتی به پهنای صورت اشک می ریزی و روی به ناخن می خراشی , وقتی تا رسیدن به پیکر علی , چند بار زمین می خوری و برمی خیزی , وقتی خودت را به روی پیکر علی اکبر می اندازی , حسین فریاد می زند که : زینب را دریابید »
حسینی که خود قامتش در این عزا شکسته است و پشتش دو تا شده است . حسینی که غم عالم بر دلش نشسته است و جهان , پیش چشمان اشکبارش تیره و تار شده است . حسینی که خود بر بلندترین نقطه عزا ایستاده است .  فقط نگران حال توست و به دیگران نهیب می زند که که زینب را دریابید همین الان است که قالب تهی کند و کبوتر جان از قفس تنش بگریزد»




Image result for €Ø±ÙˆØ² مباÙل٠چ٠روزی است€€Ž

مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران
در سال دهم هجرى (632 م) که پایه هاى حکومت اسلام کاملاً مستحکم شده بود، پیامبر گرامى اسلام حضرت محمد (ص) به موازات مکاتبه با سران دولِ جهان و مراکز مذهبى، نامه اى نیز براى اسقف نجران ابو حارثه» فرستاد و اهالى آن منطقه را به اسلام دعوت کرد. متن این نامه بدین شرح است:
به نام خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب. این نامه اى است از محمد پیامبر (ص) و فرستاده خدا به اسقف نجران. خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش و شما را از پرستش و عبادت بندگان به پرستش خدا دعوت مى کنم؛ شما را دعوت مى کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و تحت ولایت خداوند در آیید و اگر این دعوت را نمى پذیرید، باید به حکومت اسلامى جزیه (مالیات) بپردازید، وگرنه با شما اعلام جنگ مى کنم. والسلام.

هیئت نمایندگى مسیحیان در مدینه
هیئت نمایندگى مسیحیان وارد مدینه شدند. قبل از آن که نزد پیامبر اکرم (ص) بروند، لباس هاى فاخر ابریشمى پوشیدند و انگشتر طلا به دست کردند و بر پیامبر اکرم (ص) - که در مسجد بود - وارد شدند و به پیامبر (ص) سلام کردند. حضرت پاسخ آنها را نداد و حاضر به سخن گفتن با آنها نشد.
مسیحیان غمگین و متحیر به فکر چاره بودند که ناگاه چشمشان به عثمان بن عفّان» و عبدالرحمن بن عوف» افتاد. چون از دوران جاهلیت با آنها آشنا بودند، نزد آنان رفتند و موضوع را با آن دو در میان گذاشتند. آن دو اظهار داشتند که حل این مشکل به دست على بن ابى طالب (ع) است، بنابراین از آن حضرت که در آن جا حاضر بود، چاره خواستند. حضرت فرمود: لباس هاى ابریشمى و انگشترهاى طلا را از خود دور کنید و با همان لباس سفر به خدمت حضرت بروید. مطمئن باشید که حضرت شما را خواهد پذیرفت. آنها طبق راهنمایى حضرت على (ع) عمل کردند و خدمت رسول اکرم (ص) رفتند. حضرت آنها را پذیرفت و فرمود: قسم به آن کسى که مرا به حق مبعوث کرد، دفعه اول که این جماعت نزد من آمدند، شیطان همراهشان بود.

 مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر اسلام (ص)
مذاکرات آغاز شد و حضرت رسول (ص) براى بار دیگر آنها را به اسلام دعوت کرد؛ ولى اظهار داشتند که ما قبل از تو مسلمان شده ایم. حضرت فرمود: دروغ مى گویید، چون شما صلیب را عبادت مى کنید و گوشت خوک مى خورید و عیسى را فرزند خدا مى دانید و این امور با اسلام و اعتقاد به خداوند یگانه سازگار نیست.
نتیجه جلسه این شد که براى فرداى آن روز با پیامبر اسلام (ص) قرار مباهله بگذارند؛ اگر پیامبر اسلام (ص) براى مباهله سربازان و نیروهاى نظامى اش را همراه آورد، با او مباهله کنند، و اگر با خاصان و اهل بیتش در محل مباهله حاضر شود، با او مباهله نکنند؛ چرا که معلوم مى شود پیامبر اسلام (ص) به حقانیت خودش مطمئن است، و گرنه عزیزان خویش را در معرض هلاکت قرار نمى دهد. 

 مسیحیان نجران تسلیم مى شوند
مسیحیان با دیدن چهره مصمم و مطمئن پیامبر اسلام (ص) و همراهانش از یک سو، و شنیدن سخنان یأس آور اسقف نجران از سوى دیگر، تصمیم گرفتند در برابر خواسته هاى پیامبر (ص) تسلیم شوند. بنابراین خدمت پیامبر اکرم (ص) رسیده و گفتند: یا اباالقاسم! ما با تو مباهله نمى کنیم، ولى حاضریم مصالحه کنیم و هر مقدارى که خواسته باشى به تو جزیه بپردازیم. پیامبر بزرگوار اسلام (ص) پیشنهاد آنها را پذیرفت و از انجام مباهله منصرف شد و قرارداد صلحى بین پیامبر اسلام (ص) و مسیحیان نجران بسته شد.

مفاد قرارداد پیامبر (ص) با مسیحیان
بر اساس قراردادى که به امضاى طرفین رسید، قرار شد مسیحیان نجران در مقابل امنیتى که به برکت حکومت اسلامى تأمین مى شود، سالانه 2 هزار حُلّه (هر حله برابر با یک قواره پارچه براى یک دست لباس) به عنوان جزیه به حکومت اسلامى بپردازند؛ البته به این شکل که هزار حُلّه را در ابتداى سال و هزار حُلّه را در نیمه آن پرداخت کنند. قیمت هر حُلّه نیز چهل درهم بود. بنا به گفته بعضى از مورخان، علاوه بر2 هزار حُلّه، پرداخت 30 زره و نیزه و 30 اسب و 30 شتر نیز شرط شد.

اعمال و دعاى روز مباهله
در روز 24 ذی الحجه که روز مباهله رسول خدا(ص) با نصاراى نجران است؛ پیامبر پیش از آنکه مباهله کند، عبا بر دُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت من هستند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول (ص)آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله چون نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده کردند جُرأت مُباهله ننمودند و استدعاى مصالحه و قبول جزیه نمودند و در این روز نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع)در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد.
 علاوه بر استحباب غسل و روزه در روز24 ذی الحجه. خواندن نماز نیز توصیه شده است؛ به این کیفیت که نزدیک زوال غسل کند و دو رکعت نماز بگذارد و در هر رکعت پس از حمد، سوره توحید، آیة الکرسی و سوره قدر، هر کدام را ده بار بخواند. همچنین خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است و در مفاتیح الجنان ذکر شده است. همچنین بعد قرائت دعای مذکور، قرائت دو رکعت نماز و 70 مرتبه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ، صدقه دادن به جهت تأسی به حضرت امیرالمؤمنین (ع)، زیارت کردن امام علی(ع) و خواندن زیارت جامعه از جمله اعمال روز مباهله ذکر شده است.


Image result for €Ø³Ø®Ù†Ø§Ù† رÙبر دربار٠ØÙیدان رØایی€€Ž



امام خمینی رحمت الله علیه:
( آقای رجایی و آقای باهنر) این طور نبوده که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد؛ آنها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست، آنها را نبرده بود تحت لوای خودش، و این یک درسی است که انسان باید از اینها یاد بگیرد.»
آیت الله العظمی ای(مد ظله العالی):
من، شهید رجایی را به عنوان یکی از اسوه های بزرگ تقوا و اخلاص و ایمان می شناسم.»


Image result for €Ø­Ø§Øی٠متحرک€€Ž
مادرم هیچوقت به من نگفت دوستم دارد 
وقت نداشت 
دستش همیشه بند بود
بند بستن بند کفش های من 
که گره زدن بلد نبودم 
دستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود
بند مشق های برادرم
من اما دوست داشتنش را 
زنگ های تفریح 
در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود 
گاز می زدم 
Image result for €Ø­Ø§Øی٠متحرک€€Ž

آخرین جستجو ها

kupanliha آفتاب مهر خدمات عالی بیمه ثالث ،بدنه،عمر،مسولیت،آتشسوزی (تمام قسط حتی باکارت یارانه) . دوره های بازاریابی و برندینگ انواع بالابر | بالابر نفری | بالابر صنعتی | فروش بالابر | اجاره بالابر آخر Mildred's receptions همسفران نمایندگی باباطاهر همدان ningdestversne